عالم دانا از باغ و گلستان علمش سبد سبد گل و میوه های ابدار و شیرین علم می چیند وسبکبال در باغ و گلستانش قدم می زند از ان همه الطاف الهی لذت می برد ولی جاهل نادان در سیاهچال جهلش دست و پا می زند تا که در انجا بپوسدو اثری از او بجای نماند.
شا پرک احساسم بر سر کودکی می نشیند که در حادثه رانندگی پدر و مادر و خواهر کوچکش را از دست داده و دائما در سوگ آن عزیزان به خود می پیچیدوبی تابی می کر د و دائما حس خلا و بی کسی او را آزار میداد و برای مرگ عزیزانش لحظه ای آرام و قرار نداشت تا که شا پرک احساسم بر دستان کوچکش می نشیند و او از دیدنش ذوق می کند و مرگ عزیزانش را برای لحظه ای به فراموشی می سپارد از مهر و محبت آن شاپرک سیراب می شود و به زندگی امیدوار .
لحظات ناب با خدا بودن را هر کسی نمی تواند تجربه کند باید عاشق حقش باشد و مجنون وار ان یکتای بی همتا را پرستش کند و هیج سدی نتواند او را مانع شود که او را از ان یکتای بی همتا دور سازد.
دلم می خواهد هرگز در باغ گناهکاری قدم ننهم تا که مبادا شیطان گولم زند و از آن میوه ی ممنوعه بخورم و از جاده ایمان و اراده وارد کویر خشک لم یزرع گناهکاری شوم و خود را تسلیم شیطان نمایم .
خالق دریای نور است و مخلوق قطره ای ناچیز از ان دریا چگونه در ان دریای نور ان قطره به چشم ایدولی خدای رحیم انقدر مهربان است که از ان قطره ی کوچک با خبر می شود و او را از یاد نمی برد و در دریای بیکران نورش جایگاه خاصی که برازنده اش باشد قرارمی دهد
قلب مو من خدا پر از عشق و محبت به حق تعالی است و شب و روز با تضرع و ناله و زاری سر سجاده ی عشق با خدایش راز و نیاز می کند و پذیرا شدن عشقش را از معشوقش میخواهد .
در فضای بیکران ذهنم با سفینه خیالم شروع به تفحص و کنکاش در باره سر چشمه مهر و محبت نموده ام که سر راهم در آن فضای بیکران به ایستگاهی رسیدم که با خط زیبایی بر سر درش نوشتند عشق و فداکاری از ذوق و شوقی که به من دست داده بود از آن سفینه با شتاب بیرون می آیم و درش را به صدا در می آورم فرشته مهر ومحبت با روی گشاده در را به رویم می گشاید مرا با عشق وارد ان ایستگاه مینماید انقدر به من محبت و علاقه نشان می دهد که من هم از آن همه مهر ومحبت وفداکاری عاشقش شدم چون بی ریا بودو عشقش را به همه می بخشید و رئوف و مهربان بود ناگهان جرفه ای در ذهنم ایجاد شد که تنها این همه لطف و کرم زیبنده حق تعالی می باشد تازه متوجه شدم که میزبانم الله آن خدای یکتای بی همتا است دست و یایم را گم کردم تنها جمله ای که در آن لحظات ناب بر زبانم جاری شد آن بود که ای خدا شکر به ان همه رافتت شکر به آن همه معرفتت شکر به آن همه الطافت.
دروازه باغ زندگی والدین انقدر باید محکم و با بزرگترین قفل دنیا بسته شود تا مبادا دزدی به ان حمله کند و میوهای باغ زندگی را نیست و نابود سازد و ان والدین نزد پروردگارشان شرمنده شوند که نتوانستند از هدیه الهی به نحو احسن مراقبت نمایند
طبیعت خدا سفره و خوان نعمتی است که حق تعالی بدون هیچ چشم داشتی در اختیار بندگانش قرار داده تا همگان از آن خوان نعمت بهره گیرند و حر متش را پاس دارند تا حق تعالی از آنها راضی و خشنود شود.
از درز کلبه ی قلبم انوار الهی به درون قلبم روزنه ی باز شد تنها همان نور نجاتم داد تا از غم فا صله گیرم و از آن غار تنهایی ماتم نجات یابم و به عشق الله آن یکتای بی همتا غمهای عالم را فراموش کنم و زیر چتر حمایتش آرام و قرار گیرم
شب یلدا با انکه شبی است از شبهای خدا ولی انقدر نیرو و قدرت دارد که می تواند دلهایی که بینشان فاصله افتاده را به هم نزدیک نماید و انها را گرد هم آورد و شکوفه خنده را بر لبانشان شکوفا سازد.
زندگی کلافی پیچیده و منظمی است اگر روزی به دلیلی سر رشته این کلاف از دستمان خارج شو.د هرگز نمی توانیم نظم و ترتیبی در کار هایمان داشته باشیم و سر در گم می شویم و دائما به دور خودمان می گردیم و می گردیم و هر گز نمی توانیم سر رشته زندگیمان را بدست گیریم و ان را به دلخواه خود در آوریم.
زمانی آسان و بدون دغدغه در مسابقه زندگی شرکت می نماییم و پیروز میدان می شویم که امید را سر لوحه و ملکه ذهنمان قرار دهیم تا با آن به آسودگی از بدترین موانع زندگی عبور نماییم و به پایان خط مسابقه زندگی برسیم.
تقوا و پرهیزگاری توشه آخرت مومن مخلص خد است زمانی که به آن دنیا نزدحقش رفت آن تقوا و پرهیزگاری باعث می شود که الله جایگاهی چون بهشت را در اختیار بنده صالح خود قرار می دهد.
بندگان قدردان و سپاسگزار و عاشق خدا قدر معشوق خود می دانند و به هر کجا که مینگرنند ردپایی از معشوق خود یعنی خدای مهربان می بینند و هر گز لحظه ای از معبود خود غافل نمی شوندو دائما سجده شکر را بجای می آورند.
زنده ماندن هدف مومن خدا نیست بلکه زنده است تا لحظه لحظه تسبیح خدا گوید شکر نعمات بی دریغ خدا را بجای آورد و بنده قدران و نمک شناس نعمات خدا باشد و در همه حال و همه جا ذکر الله بر زبانش جاری باشد و عشق الله در قلبش لانه گزیذه باشدو خدا و خلق الله از دست و زبانش در امان باشند در آن صورت است که می تواند ادعا کند که مومن خد است و قدر نعمات بی دریغش را می داند و شاکر حقش می باشد.
راهی که به سمت خدا ختم می شود جز رستگاری و پاکی نیست عاشق خدا طالب این صداقت است و هر چه در توان داردشب و روز به معشوفش الله دل می بندد و سعی میکند لحظه لحظه از عمرش در قلبش احساسش کند و از یادش غافل نشود.
اگر فرشته های زمینی مانند فرشتگان آسمانی دو بال ندارنی در عوض دو دست مهربان دارند که در همه حال به سوی نیازمندان دراز می شود تا دستانشان با مهربانی و گرمای خاصی دست همنوع نیازمندی را گیرد و دست نوازش بر سر دلشکسته ای کشد و آنها را دلداری دهد و سعی کند گره مشکلاتشان را بگشاید.
خدایا به این فرشته ای زمینی اجری شایسته و توانی قوی ده تا که بیشتر به دیگران محبت و توجه و دستگیری نمایند.
مخلوقی که کاهلی کند و به موقع و به وقتش با خالقش ارتباط بر قرار نکند راه نفوذ شیطان ملعون را هموار نموده است تا راحت بتواند گولش زند و بین او و خالقش فاصله اندازد.
با توبه می توان از گناه فاصله گرفت و به خدای یکتا روی آورد و زیر چترالهی قرار گرفت و تا ابد از شیطان و هر چیزی که مربوط به آن ملعون می شود دوری جست و فاصله گرفت و هرگز اجازه نداد تا به حریمان نفوذ کند و خدای نا کرده از راه راست و از توبه و عهد و پیمانی که با خدایمان بسته ایم دور سازد.
ای مهدی موعود در مسجد جمکران چه دلهایی مشتاف حضورت هستند چه چشمهایی انتظارت را میکشند تا تو بیایی و دلشان را شاد کنی و آنها را امیدوار نمایی که در این جهان خاکی حامی با ارزشی همجون امام زمان مهدی موعود را دارند تا هر زمان که بخواهند بتوانند از وجود مبارکت مدد جویند و راحت بتو انند طی طریق رندگی نمایند و از هیچ ظلم و جوری نهراسند چون می دانند از تو مهدی موعود پشتیبانی قوی تر نخواهند یافت.
مومن واقعی و مخلص خدا تنها هدفش رسیدن به الله می باشد مخلوق عاشق برای رسیدن به خالق باید راهی که به سمت خدا ختم می شود برود چون آن راه سراسرش نور است و امید که باعث می شود مومن مخلص چشم بسته آن راهی که به سمت خدا ختم می شود را بیابد و بسویش بشتابد.
امید نوری است که بر دل نا امید می تابد و اورا دلگرم و امید وار می سازد تا که از خواب غفلت بیدار شود و به عشق الله روزها را سپری کند و آن یکتای بی همتا را عبادت کند چون تنها حامی ناامیدان خدای مهربان است اوست که بندگانش را امید وار می سازد تا زندگی را را با دید بازتری ببینند و شاکر حق تعالی شوند و شکر حقش را بجای آورند .
دعا کردن آدمی را مانند پر کاهی سبک می کند و به فضا می برد و در عالم مطلق به خدایش نزدیک و نزدیکتر می کند تا بنده خدا فاصله اش را با حق تعالی آنقدر کم می بیند و دوست دارد هرگز از گرمای وجودش فاصله نگیرد و تا ابد در کنار ش به آسودگی خیال رسد.
زورق زندگی زمانی به مقصد نهایی می رسد که فردی دانا و عاقلی آن را هدایت نماید هادی خوبی باشد تا که آن را از دست حوادث و باد طوفان نجات دهد و سعی کند به ساحل امنی رساند.
با اخلاق رشت و نا پسند همه را مانند بادهای تند از خود می رانی و هیچ کسی رغبت نخواهد کرد تا دمی را در کنارت بسر برد چون میداند در کنار بد اخلاق بودن جز دلخوری و غم سودی نخواهد داشت .
گذشت یعنی از خود گرفتن و بدیگران هدیه دادن حتی اگر خود به آن چیزی که می بخشی احتیاج داشته باشی باز هم آن را بدیگران می بخشی تا برق شادی نگاهش را ببینی انگار به همه خواسته هایت رسیده ای.
به وبلاگ من خوش آمدیدهر که به سمت خدا رود هرگز الله اش او را تنها نمی گذارد چون انقدر رحیم و رئوف و کریم است که او را محافظ باشد وهرگز از بنده صالحش غافل نمی شود*****ای خدا شکر به کرمت شکر به حکمتت شکر به رب العالمینت ای خداهر چه گویم تو را شکر کم گفته ام باریتعالی ای ارام بخش دلها ای خدا .